غم عشق تورا جانانه خواهم
دلی غرقه بخون دیوانه خواهم
ز عشق تو سری اندر گریبان
همی ماوای خود ویرانه خواهم
برای عاشقی و شور مستی
زخون دل می و پیمانه خواهم
بکوی تو اگر منزل نمایم
ز قلب تو یکی کاشانه خواهم
اگر یکشب بخواب من بیایی
همان یکشب دلی مستانه خواهم
برای درددل با تو نمودن
جهان را یکسره غمخانه خواهم
بگفتا ای حقیر زار و مسکین
تو را عاشق تر از پروانه خواهم